بزرگداشت ضابطی جهرمی ۲۶ آذر در خانه هنرمندان
مراسم بزرگداشت احمد ضابطی جهرمی در خانه هنرمندان ایران در حالی برگزار شد که در آن مطرح شد:« دانشجویانی که با او کار کردهاند هرگز فراموشش نمیکنند. او در خلال ۴۰ سال تدریس، بیش از ۱۰۰۰ پایاننامه دانشجویی را هدایت کرده است و نامش در تمام دانشکدههای سینمایی کشور به چشم میخورد. ضابطی در تمام شهرهای ایران شاگردانی دارد که حالا به سطوح مدیریت رسیدهاند و مشغول کارهای سینمایی هستند و همواره او را به چشم استاد مینگرند.»
به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، به مناسبت روز ملی پژوهش مراسم بزرگداشت احمد ضابطی جهرمی سهشنبه ۲۶ آذر در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این مراسم محمد سریر، احمد الستی، محمد تهامینژاد، شهابالدین عادل، ارد عطارپور، امیرشهاب رضویان، علی لقمانی و غلامعباس فاضلی سخنرانی کردند. خسرو معصومی، اسماعیل میهندوست، مهدی رحیمیان، شهاب اسفندیاری و.. از دیگر حاضران در این مراسم بودند. اهداء لوح تقدیر و نشان سرو خانه هنرمندان ایران به احمد ضابطی جهرمی و نمایش فیلم «قهرمانی» از دیگر بخشهای این برنامه بود.
بدنه سینمای ایران مدیون ضابطی جهرمی است
در ادامه شهابالدین عادل گفت: اینکه دکتر ضابطی جهرمی در سطوح مختلفی در مباحث تئوریک و نقد و ترجمه و تولید فیلم چه کرده، بر همگان روشن است. او یکی از تاثیرگذارترین انسانهای عالم و دانشمند در حوزه سینما و موثر بر بدنه سینمای کشور بوده است. تربیت نیروی انسانی در حوزههای مختلف برای سینما و صنعت فیلم کشور، بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد. امروز بسیاری از شاگردانش نه فقط بهعنوان مدیر، بلکه در مقام فیلمسازان و تدوینگران و فیلمبرداران مشغول فعالیتاند. باید گفت بدنه حرفهای و آکادمیک سینمای ایران مدیون ایشان است.
اهداء نشان سرو خانه هنرمندان ایران
در بخش بعدی این مراسم با حضور محمد سریر، شهابالدین عادل، شهاب اسفندیاری، محمد تهامینژاد و مهدی رحیمیان با اهداء لوح تقدیر و نشان سرو هنر خانه هنرمندان ایران از احمد ضابطی جهرمی تجلیل به عمل آمد.
مدیون دانشجویانم هستم
پس از آن احمد ضابطی جهرمی گفت: از همسرم بردبارم که با متانت همواره حامی و همراه من بوده است سپاسگزاری میکنم. همیشه از او عذر خواستهام و درخواست عفو کردهام و نمیدانم چطور متانتش را جبران کنم. دانشجویانم نور چشم و تپش قلب من هستند. من اگر دانشجویانم را دوست نداشته باشم نمیتوانم چیزی به آنها بیاموزم. آدم وقتی کسی را دوست نداشته باشد نسبت به او تقریبا بیتفاوت خواهد بود. من همواره دانشجویانم را به عنوان امانت و سپرده مردم نزد خود نگه داشتهام. اساسیترین مرحله کارم با آنها پس از فارغالتحصیلیشان بوده است و آثارم را نیز به آنها تقدیم کردهام و فراموششان نکردهام. ضمن اینکه تعامل من با دانشجویانم دو طرفه است و من هم از دانشجویانم میآموزم و خود را مدیون آنها میدانم. اگر به موفقیتی دست پیدا کردهام دانشجویانم نیز در آن سهیماند. دانشجویانم هر کدام در جای خود برای من یک ایماژ هستند که حتی در خواب رهایم نمیکنند.
کفشم را فروختم تا فیلم فلینی را ببینم
وی ادامه داد: ما در دهه ۶۰ در یک نبرد علمی و هنری برای اعتلای سینمای ایران حضور داشتیم. در دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ تلفات ما در این نبرد کم بود و بیشتر پیروز شدیم. اما بچههای امروز علاقه و جدیت بچههای آن دوران را ندارند. داشتن مدرک کافی نیست و باید دید افراد در عمل چه کردهاند. همواره آرزو داشتهام دانشجویانم از من پیشی بگیرند و آنها را به این کار تشویق کردهام. اما استاد ممتاز هم هرگز اجازه نمیدهد که چنین اتفاقی بیفتد، یعنی استاد و دانشجو باید با هم بدوند.
این مدرس سینما افزود: من زمانی فیلم تعمیر میکردم و از این کار خیلی چیزها آموختم. تمام کارهای سینما دلپذیر و مایه افتخار است، به شرطی که با انضباط و اخلاق و اراده برای یادگیری توام باشد. سر صحنه برای دیگران غذا هم بردهام و آموختم که در حین فیلمبرداری چه میکنند. در زمان دانشجوییمان، پازولینی به اصفهان آمده بود تا فیلمش را فیلمبرداری کند و ما رفتیم تا صدابرداری سر صحنه را یاد بگیریم. پلیس اجازه نزدیک شدن نمیداد و برای رسیدن به محل فیلمبرداری باتون هم خوردم. برای دیدن فیلم فلینی در جشنواره جهانی فیلم تهران که یک سانس نمایش داشت، کفشم را فروختم تا بلیت فیلم را بخرم. اما امروزه دانشجویان حتی برای دیدن فیلمهای فلینی رغبت چندانی از خود نشان نمیدهند.